دسته بندي : <-PostCategory->
يك كشتي در يك سفر دريايي در ميان طوفان در دريا شكست و غرق شد و
تنها دو مرد توانستند نجات يابند و شنا كنان خود را به جزيره كوچكي برسانند.
دو نجات يافته هيچ چاره اي به جز دعا كردن و كمك خواستن از خدا نداشتند.
چون هر كدامشان ادعا مي كردند كه به خدا نزديك ترند و خدا دعايشان را
زودتر استجاب مي كند، تصميم گرفتند كه جزيره را به 2 قسمت تقسيم كنند
و هر كدام در قسمت متعلق به خودش دست به دعا بر دارد تا ببينند كدام
زود تر به خواسته هايش مي رسد.